به گزارش شهرآرانیوز، نقطه اوج این اعتراضات که بعدها به فتنه۸۸ شهرت پیدا کرد، جسارت به پرچم عزای حضرتسیدالشهدا(ع) در روز عاشورای آن سال بود؛ جسارتی که جرقه وحدت فراگیر ملی علیه فتنهگران و اعلام برائت پرشور مردم از این جریان را در پی داشت.
بهدنبال این حوادث، ملت انقلابی و بصیر ایران اسلامی در روز ۹دیماه بهصورت گسترده در استانها، شهرها و خیابانهای سراسر کشور حضور یافتند و از مهاجمان به خیمه امامحسین(ع) اعلام بیزاری کردند. سخنران برنامه محوری اجتماع مردم پایتخت، چهرهای بود که شاید بتوان گفت در زندگی پرفرازونشیبش نیز نهم دیماه۱۳۸۸ بهعنوان یک نقطه عطف مطرح است. آیتا... سیداحمد علمالهدی، نماینده ولی فقیه در استان خراسانرضوی و امامجمعه مشهد که آن زمان در جمع مردم تهران سخنرانی پرشوری ایراد کرد و با واکنش فراگیر رسانهها نیز مواجه شد. او در این مصاحبه از ماهیت جریان فتنه و تحولات ۹دی آن سال میگوید.
به نظر من گرامیداشت این روز و حفظ میراث آن روز بزرگ، در عصر حاضر دو کاربرد مهم دارد؛ یکی اینکه به جریانهای مختلف سیاسی، افراد با سلایق گوناگون و اقشار ملت یادآوری کند که دشمن ما دشمن اسلام و فتنه او در تقابل با دین خداست؛ بنابراین باید همه آگاه باشند که این تقابل، یک جنگ تمامعیار ایدئولوژیک در همه عرصههاست. علاوهبراین، ۹دی یکبار دیگر به همه یادآوری کرد که جایگاه ولایتفقیه در این کشور، مقام راهبری است تا دیگر اینطور نشود که شش ماه زمان بگذرد و بعد از آن تجلی کلام رهبری برای افراد آشکار شود.
بنده به همه آقایان و خانمهایی که مسئولیت دارند، توصیه میکنم اشتباهات خواص در فتنه۸۸ را بهدقت بررسی کنند. کارکرد تریبونها و وظیفه سخنرانان این است که به جوانان توجه بدهند و قشر آیندهساز کشور را از مسائل آگاه کنند. ما این کارها را میکنیم، اما در مقام مخاطب قرار دادن مسئولان، بنده فقط توصیه میکنم آقایان بیشتر درباره خواص غافل فتنه۸۸ مطالعه کنند تا ببینید سرنوشت آنها چه شد. البته این مسائل را در جلسات به مسئولان گوشزد میکنم، اما بهطورکلی، این توصیه خیلی مؤثر است.
اگر منظور شما مسئولان دستگاههای اجرایی است، باید بگویم که این بندگان خدا با تصدی چهارساله مسئولیت، از اساس فرصت این را ندارند که این نقطه تحولی در تقویم تاریخ کشور را برای مردم تحلیل و تبیین کنند. به نظر من، مسئولیت این موضوع خیلی بیشتر متوجه رسانههاست که چطور درباره ۹دی صحبت کنند. باید واقعیتهای فتنه۸۸ تحلیلگرایانه بیان شود. اینکه در چند کلیدواژه محدود بمانیم، ذهن مخاطب را خسته میکند. بنده باور دارم که ۹دی هنوز هم محتوای آموزنده و تبیینی بسیاری دارد. دراینباره مطلب کم نیست. رسانهها بخوانند، تحلیل کنند، مصاحبه کنند و ناگفتهها را به مردم بگویند.
به نظر من، جریان انتخابات و مشارکت در آن بیش از اینکه به امید مردم وابسته باشد، باید تناظر معنایی و محتوایی به حس مسئولیتپذیری و وطنپرستی پیدا کند. همینالان برخی رسانههای معاند در تلاش هستند اینطور القا کنند که چون مردم گرفتاری معیشتی دارند، در انتخابات شرکت نمیکنند. مایه تأسف است که برخی چهرههای داخلی هم با این نظریه همصدا هستند. خیر آقا، اصلاً اینطور نیست.
اتفاقا آنهایی که دغدغه مسائل معیشتی دارند، باید با توجه بیشتری در انتخابات شرکت کنند، چون این معرکه، میدان تعیین سرنوشت کشور است. اگر مردم آگاهانه پایکار بیایند، دشمن فرصت پیدا نمیکند عنصر وابسته به خود یا آدم ناکارآمد را به مسئولیت برساند. بیتفاوتی به انتخابات، آفت بزرگی است و باید متناظر شود با این حس که در آینده چه بر سر ما خواهد آمد. این حس، آمیخته با وحشت و نگرانی است. حقیقت نیز همین است.
دلیل محاسبه نادرست دشمن این است که در سه حوزه شناخت ندارد. یکی در عرصه مردمشناسی است که نمیداند این ملت به مقاومت، ایستادگی و دفاع از دین خدا و وطن باور دارد. دومین نقطهضعف شناختی دشمن در حوزه رهبرشناسی است که نمیداند رهبری در ایران همچون یکی از سران سیاسی در اقصینقاط عالم نیست و اینجا رابطه معنوی و معناداری میان ملت و ولایت وجود دارد. سومین حوزه شناخت ضعیف دشمن نیز مربوط به دینشناسی است که نمیداند ریشههای معرفتی ایستادگی ملت ایران، آنها را رسوخناپذیر میکند. جواب سؤال شما هم به نظر من همین است؛ اینکه ملت با همین سه سرمایه خود میتواند در هر بزنگاه، راه را پیدا کند، متحد شود و از بحران عبور کند.
نهخیر، این چه منطقی است؟! عزیز من، گذشتهها گذشته است، اما عبرت و تجربه آنها هیچگاه نمیگذرد. وجود اقدس امیرمؤمنان(ع) در نامه۳۱ نهجالبلاغه به فرزند خود اماممجتبی(ع) میفرمود: «وَ اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ»؛ یعنی به خبرهای گذشتگان مراجعه کن. این مراجعه برای اختلافافکنی نیست؛ برای عبرتگرفتن از درسهایی است که به درد امروز ما میخورد. شما دیدید در جریان فتنه۱۴۰۱ دشمن چقدر برنامهریزی کرد، تلاش کرد، رسانههای خود را با همه توان به کار گرفت و پشت موضوع معیشت پنهان شد، اما مردم همراهی نکردند. اینها دستاوردهای ۹دی است.
در جریان فتنه۸۸ از ابتدا بزرگترین خطری که نظام و کشور را تهدید میکرد، خطر دور شدن از خط امام (ره) بود. جالب این بود که کسانی سردمدار جریان انحراف بودند که زمانی کسی از آنها نزدیکتر به امام (ره) وجود نداشت. این خطر را هم اولین نفر شخص رهبرمعظمانقلاب درک کردند. حتی بنده هم که سخنران اجتماع ۹دی۸۸ در تهران بودم و الان این حرفها را میزنم، بعدا متوجه واقعیت ماجرا شدم.
عمق مسئله فتنه۸۸ را اکثر افراد جامعه ما نه آن زمان درک کردند و نه الان میدانند که در عمق فتنه۸۸ چه بود و نهایتش به کجا انجامید. عمق فتنه۸۸ در یک کلمه مسئله «براندازی نظام» بود، اما نه اینکه یک جریان داخلی اعتراضی بکند و نظام براندازی شود. خیر؛ پشتوانه خارجی داشت. این حرکت توطئهای با کیفیت جهانی بود برای اینکه اساس اسلام را در این کشور براندازی کند. واقعیت فتنه۸۸ این بود.
خداوند عالم در آیه۵۳ سوره مبارکه یوسف (ع) از زبان پیامبر خدا نقل میکند که فرمود: «وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ»؛ یعنی من نفس خودم را از عیب و تقصیر مبرا نمیدانم، زیرا نفساماره انسان را به کارهای زشت و ناروا فرا میخواند. شما ببینید پیامبر خدا میگوید من نفس خود را تبرئه نمیکنم، اما دسته اول از اینها کسانی بودند که بیش از حد به خود اطمینان داشتند و سرانجام همین نفس سرکش انسانی کارشان را به جایی رساند که چشم باز کردند، دیدند مواضع آن موقعشان همه مجاهدتهای طول عمرشان را بیاثر کرده است.
دسته دوم از این آقایان هم کسانی بودند که به نظر بنده شاید حتی متوجه حقیقت ماجرا هم میشدند، اما بنا داشتند وارد جریان فتنه شوند تا آن را مهار کنند. این بندگان خدا غافل بودند از نزدیکان و خویشان خودشان. دلسوزان به آنها هشدار دادند که شما حریف وسوسه نزدیکانتان نمیشوید، پس دخالت نکنید، اما گوش نکردند و عاقبت آنها امروزه معلوم است.
بنده فقط یک جمله بگویم. عزیزان من، بدانید که نکبت فتنه۸۸ بهقدری است که اگر کسی بخواهد امروزه با آن اعلام وابستگی کند، حیات سیاسی او پیش از آنکه در انتخابات متولد شود، تمام خواهد شد. وقایع سال۸۸ را بخوانید و از آن عبرت بگیرید. قدرتطلبی برای شما نمیماند. باورهای مردم را باور کنید و همراه ملت باشید.
نهخیر. بنده با شما دراینباره مخالفم. فتنه۸۸ یک موضوع یکشبه و خلقالساعه بود. اخبار موثق وجود دارد که آمریکاییها حتی فکرش را هم نمیکردند به این سرعت بتوانند در زمینه براندازی پیشروی کنند، اما آنچه مهم است، زمینهای است که توسط جریان فتنه و نفاق از مدتها قبل فراهم شده بود تا دشمن بتواند بر این بستر سوار شود و نفوذ کند.
شما ببینید، مقارن با اعلام نامزدی رسمی آقای موسوی، ایشان در مصاحبهای که با روزنامه لوموند فرانسه داشت، بهصراحت به خبرنگار گفت رئیسجمهور قدرتمند کسی است که برای تحقق برخی اهدافش، مردم را به خیابانها بکشاند و رهبری را مجبور کند تا ساختار کشور را تغییر دهد.
ایشان در آن مصاحبه همچنین تصریح کرد که اختیارات رهبری باید در اصل۱۱۰ قانوناساسی محدود باشد. این مصاحبههای آقای موسوی بهتدریج آمریکاییها را قانع کرد تا از این مهره برای دستیابی به اهدافشان استفاده کنند. بههمیندلیل حتی پیش از برگزاری انتخابات، فتنهگران قائل به تقلب بودند! [با خنده]البته این خودش از مظاهر طنز است، اما همین طنز خیلی کام ملت را تلخ و ۸۵درصد مشارکت مردمی در انتخابات را کماثر کرد.
بنده هیچکس نیستم. بنده سرباز آقا هستم. سربازی آقا اینطور اقتضا کرد که بیمحابا وارد میدان بشوم. نه این هم که نمیتوانستم ادبیاتم را تغییر بدهم، خیر! آقاجان حرفه من سخنوری است. الان شصت سال است خطیب هستم. سال۱۳۸۸ خیلی هم خوب میتوانستم ادبیاتم را عوض کنم، اما در شرایطی که فتنه آنطور با قدرت آمده بود، هرآنچه از منطق، استدلال و برهان با زبان نرم و منعطف وجود داشت، از زبان رهبری مطرح شد.
بهموازات آن، یک ادبیاتی هم لازم بود بیاید در میدان و پاسخگوی هرزگیها باشد، چون آن زمان در تظاهراتی که انجام دادند، انواع و اقسام جسارتها را به مقدسات کردند. صرفنظر از اهانتهایی که صریح به رهبرمعظمانقلاب میکردند، حتی به مقدسات هم توهین کردند.
شما ببینید اینها در ماه رمضان در روز قدس شروع کردند به روزهخوردن و تظاهر به روزهخواری. بعد هم که ماجرای محرم سال ۱۳۸۸ پیش آمد. وقتی یک جریان در دشمنی به اینجا میرسد، دیگر باید ادبیاتی بیاید که پاسخگوی جسارتهایشان باشد. اینها از ادبیات رهبرمعظمانقلاب دور است. ایشان ادبیات هدایتی دارند. آن زمان یک ادبیات مبارزاتی لازم بود که بیاید جوابگوی این اهانتها باشد. بنده هم حساب کردم اینجا موقعیت مبارزه است ولو اینکه با من بد بشوند. هرچه هم میخواهند مرا بزنند، بزنند. هنوز هم همین است. هنوز هم این منطق در بسیاری از موقعیتها وجود دارد.
بله، همین است. واقعیت پنهان خیلی از این دروغ پردازیها انتقامگیری است. هنوز هم بسیاری از آنهایی که زمان فتنه وابسته به جریان انحراف بودند و الان جاهای دیگر هستند، ما را رها نکردهاند. جریانهای خارجی نیز با اینها همسو شدهاند. دقیقاً از آن زمان بود که اینها فهمیدند ما منبر سیاسی میرویم و کلام ما بر مردم اثر میگذارد؛ بنابراین یک بخش ثابت از تمرکز رسانههای خود را بعد از هر سخنرانی بنده، بر این میگذارند که اخبار را زیرورو کنند تا حتی اگر شده یک جمله را طوری به کار ببرند که مایه توهین و تخریب باشد. هنوز هم وضع به همین صورت است.
بنده از همان زمان این پیشبینی را میکردم؛ اینکه مبارزه فرسایشی شود و حالت ترور شخصیت و تخریب رسانهای پیدا کند. ولی باکی نیست. وظیفه آن روز همان بود. بنده اعتقاد دارم که این یک میدان جنگ است و ما هم سربازیم. سرباز در میدان که نمیگوید حالا اینجا ممکن است خطرناک باشد، پس من جلو نمیروم.
ما همه سربازیم و باید همه داشتهمان را بدهیم. هیچ باکی هم نداریم. نه عنوان میخواهیم، نه شخصیت و احترام میخواهیم. وقتی رهبری با ادبیات هدایتی به میدان آمدند، سرباز رهبری باید ادبیات مبارزاتی را بیاورد وسط. این تکلیف است. بهای آن هرچه میخواهد باشد، باشد.